بازیگر سینما: خبرنگاران و منتقدان به داد سینما برسند
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۰۴۷۹۳۹
بازیگر سریال "خوش رکاب" گفت: من برخی از این به اصطلاح فیلمها را میبینم و به خودم میگویم که اگر به من پیشنهاد میشد قطعاً آن را رد میکردم. بعد میبینم که همان فیلم به فروش ۱۵ میلیارد تومانی یا بیشتر رسیده است. با خودم فکر کرده و میگویم با همه عشقی که به مردم دارم بعضی مواقع بد سلیقه میشوند.
خبرگزاری میزان: محمد کاسبی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون که از سال 61 با بازی در فیلم "مرگ دیگری" به عرصه سینما پا گذاشت و پس از آن با سریال "خوش رکاب" محبوبیتی دوچندان در میان مردم پیدا کرد در گفتوگوی مشروح با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان در خصوص فعالیتهای اخیر خود در عرصه بازیگری گفت: در حال حاضر به مدت پنج ماه است که بازی در سریال "سر دلبران" به کارگردانی "محمدحسین لطیفی" را در کنار دوستانی همچون جعفر دهقان و جهانبخش سلطانی پشت سر میگذارم.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با تاکید بر کیفیت بالای سریال سر دلبران افزود: این مجموعه در حال حاضر مرحله تولید و فیلمبرداری را پشت سر گذاشته و به احتمال فراوان تا ۴ ماه دیگر هم ضبط آن به طول خواهد انجامید. در ابتدا قرار بود سریال سر دلبران برای ماه مبارک رمضان سال گذشته آماده شود، اما با توجه به سنگین بودن پروژه و همچنین تاکید محمدحسین لطیفی مبنی بر ساخت سریالی با کیفیت به آن زمان نرسید.
بازیگر فیلم "رفقای خوب" طولانی بودن زمان تولید این مجموعه را دلیلی بر کیفیت بالای آن خواند و بیان کرد: این سریال کار پربازیگری بوده و محمدحسین لطیفی هم با دقت و صبر زیادی آن را جلوی دوربین میبرد. صبر و تاملی که فکر گروه کارگردانی و بازیگران پشتش بوده و این کار را از سایر آثار جدا خواهد کرد. به شخصه از روند تولید بسیار راضی بوده و امیدوارم مخاطب با سریال ارتباط برقرار کند.
وی در خصوص زمان احتمالی پخش سریال سردلبران اذعان کرد: به نظر من بهترین زمان برای پخش سر دلبران با توجه به مناسبتی بودن آن و حال و هوای ماه رمضان، رمضان سال آینده است. البته با توجه زمان باقی مانده از فیلمبرداری و مراحل پس از تولید تا همان موقع هم آماده میشود. این زمان برای پخش بسیار مطلوب است مگر اینکه مجبور باشیم در زمانی دیگر و به دلایل نبود برنامه آن را روی آنتن ببریم.
بازیگر سریال "خوش رکاب" با اشاره به روند نادرست تولید برخی آثار سینمایی و تلویزیونی تصریح کرد: واقعاً از بازی در برخی مجموعهها خسته شدهام و دیگر نمیخواهم به هیچ وجه چنین آثار نازلی را تجربه کنم. بعضی فیلمسازان هستند که هر روز ۱۰ تا ۱۵ دقیقه کار را میبندند و این به نظر من به هیچ وجه قابل دفاع نیست. این کارها به نوعی سریدوزی است و قطعاً محصول بدقوارهای را تحویل مخاطب میدهد. به همین دلیل مخاطب این آثار را پس زده و اکثر کارها بدون هیچ محتواو عمقی اکثراً شبیه یکدیگر هستند.
وی رواج تله فیلمسازی را یکی از دلایل تولیدات سرسری خواند و ادامه داد: من نمیفهمم برخی از دوستان چگونه با این سرعت یک اثر را آماده میکنند. مثلاً در سینما به صورت نرمال ۴۵ روز برای یک فیلم زمان در نظر میگرفتند، ولی از زمانی که ساخت تله فیلمها رواج پیدا کرد همه چیز به هم ریخت و بسیاری از این دست آثار طی ۱۰ روز فیلمبرداری میشدند. این اتفاق متاسفانه در برخی سریالها هم تسری پیدا کرد و به این آثار نیز ضربه مهلکی وارد آورد. چطور میشود اثری ده روزه اتفاق کیفی را رقم بزند؟ متاسفانه برای این آثار هزینههایی میشود که اکثراً بازگشتی هم ندارند.
محمد کاسبی
بازیگر سریال "مریم مقدس" هنرمندان را موظف به رعایت حقالناس دانست و افزود: ساخت آثار سریدوزی و سریع که ضعیف هم هستند دور ریختن بیتالمال مردم است و حقالناس محسوب میشود. این سازندگان در قبال مردم مسئول هستند و حتماً در آن دنیا جواب پس میدهند. دوستان فکر نکنند که فقط بابت گناهان در آن دنیا بازخواست میشوند. مسئولین فرهنگی باید بدانند بابت رقم به رقم بودجهای که از بیتالمال هزینه میکنند باید در محضر خداوند پاسخگو باشند. خدا را شکر میکنم که همواره بازیگر بوده و هیچ وقت چنین مسئولیت سنگینی را نداشتهام.
وی ارتباط درست با مخاطب را وظیفه هر اثر دانست و بیان کرد: شما وقتی اثری تولید کنید که مخاطب نداشته بابت یک ریال هزینه تولید آن اثر هم مسئول هستید. کار هنری زمان مناسب و فکر درست میطلبد و من خوشحالم که لطیفی در سر دلبران به درستی کار را با فکر و صبر کامل انجام میدهد.
بازیگر فیلم "نفوذی" حضور برخی تهیهکنندگان را عاملی برای انحراف در کیفیت آثار توصیف کرد و اضافه کرد: در یک فیلم استاندارد روزانه دو یا سه دقیقه در طی روز فیلمبرداری میشود، اما برخی تهیهکنندگان هستند که با فشار بر کارگردان وی را به زمان کمتر سوق میدهند تا مجبور شود پروژه را در زمانی کمتر تولید کند تا هزینهها کمتر شود. این اتفاق بدون شک به تولید اثری بیکیفیت منجر خواهد شد، اثری که مخاطب نیز آن را پس میزند.
کاسبی دلیل کم کار شدن خود در سینما را اینگونه توصیف کرد: من سختگیر هستم و هر کاری که پیشنهاد شود را قبول نمیکنم. در این سالها پیشنهادات زیادی داشتم، اما ملزم نیستم به هر کاری جواب مثبت بدهم. من سعی دارم که همواره کار خوب انتخاب کنم زیرا نسبت به انتخابهایم مسئول هستم و خدا را شکر میبینم که کارهای قدیمی من هم هنوز در شبکههای داخلی و شبکههایی مثل آی-فیلم بارها تکرار و پخش میشود.
وی ادامه داد: این تکرار و موفقیت نشان میدهد اثر کار خود را کرده و خوب بوده و مخاطب باز هم با گذشت زمان آن را دوست دارد. من کار خوب انتخاب میکنم و برای کار خوب هم باید انتظار کشید. نمیگویم که کار خوب کلاً نبوده و تولید نشده، شاید بهتر است بگویم که طی این سالها کار خوب به من پیشنهاد نشده است.
بازیگر سریال "سه در چهار" با اشاره به فروش میلیاردی برخی فیلمهای سینمایی افزود: اگر بخواهیم معیار فروش زیاد یک فیلم را به حساب موفقیت آن بگذاریم کار درستی نیست. شاید برخی فیلمهای قبل انقلابی را در سینما بگذاریم و فروش چند میلیاردی کنند و مردم برای دیدنشان صف بکشند، اما آیا این دلیلی بر خوب بودن اثر است و یا اینکه جامعه آن فیلم را درست انتخاب کرده است؟ بسیاری از آثار پرفروش سینمای امروز هم متاسفانه در همین جرگه قرار میگیرند.
وی در همین راستا و درباره افت سلیقه مخاطب سینما ادامه داد: ما نمیتوانیم همیشه به سلیقه مخاطب احترام بگذاریم و بگوییم انتخاب آنها درست است. مثلاً همین فیلمهایی که این روزها میفروشند نمونه بسیار خوبی هستند. من برخی از این به اصطلاح فیلمها را میبینم و به خودم میگویم که اگر به من پیشنهاد میشد قطعاً آن را رد میکردم. بعد میبینم که همان فیلم به فروش ۱۵ میلیارد تومانی یا بیشتر رسیده است. با خودم فکر کرده و میگویم با همه عشقی که به مردم دارم بعضی مواقع بد سلیقه میشوند. فروش بالا هیچ وقت نمیتواند ملاک خوب بودن اثر باشد و یا بلعکس فروش کم، دلیلی بر بد بودن فیلم نیست.
محمد کاسبی
بازیگر سریال "سردلبران" اضافه شدن بخش سینمای هنر و تجربه را اتفاقی مثبت در سینمای ایران دانست و تاکید کرد: سینمای تجربی ما روند بسیار خوبی دارد و فیلمهایی هستند که این روزها در بخش سینمای هنر و تجربه روی پرده میروند. این فیلمها خوب، تاثیرگذار و مفهومی هستند و نفروختن آنها به دلیل هجمه فیلمهای بدنه دلیلی بر بد بودن آنها نیست. اتفاقاً این آثار درجه کیفی بسیار بالایی دارند و باید از آنها دفاع کرد.
وی واژه بفروش بودن فیلم را ویروس این روزهای سینما دانست و تصریح کرد: یک زمانی ما برای دیدن فیلم کلی مشکلات داشتیم و سینماها به کیفیت امروز نبود اما الان زمانه عوض شده و همه چیز در یک گوشی موبایل خلاصه میشود. این روزها مردم دوست ندارند غیر خنده ببیند و تولیدات هم به همین سمت رفته است. همه چیز سریع و لحظهای شده سلیقه مخاطب را عوض کرده و آنها را تنبل بار آورده است.
این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون سریال "خوش رکاب" را بهترین سریال کمدی بعد از انقلاب توصیف کرد و افزود: ما در تاریخ سریال سازی ایران روی دست، "خوش رکاب" نداریم. خوش رکاب ستارهای در عرصه سریالسازی بوده که همچنان در حال تابیدن است، زیرا در آن سریال در کنار خنداندن مخاطب مفهوم بزرگی در جریان بود. سریالهایی مثل خوش رکاب خیلی سخت در این سالها تکرار شدهاند، زیرا اکثر آثار فقط به خنداندن مخاطب فکر میکنند و مفهوم را کاملاً قربانی این موضوع کردهاند.
وی وظیفه اهل رسانه را در تعیین مسیر درست هنر بسیار بزرگ دانست و ادامه داد: من با این سابقه و تجربه اعتقاد دارم که اگر وضعیت سینما و تلویزیون خوب یا بد است بالای ۸۰ درصد آن بر عهده مطبوعات است و اگر بد شده این صنف هم مقصر هستند. مطبوعات باید خطر را تشخیص داده و با تحلیلی دقیق و عمیق به نظاره آثار بنشینند و با نقدشان موجی را به همراه خود بیاورند و به داد سینما برسند. این دوستان در اولین گام باید به آگاهی بخشی به جامعه و تنویر افکار فکر کنند چرا که وضعین هنر سینما وخیم است.
کاسبی تاثیر مطبوعات را بنیادی توصیف و بیان کرد: مطبوعات باید بیاید و بگوید مثلاً فیلم فلان کارگردان چرا با این محتوا و ساختار مضخرف باید ۱۵ میلیارد تومان بفروشد. خبرنگاران باید مردم را با این قضایا آشنا کنند تا مخاطب نسبت به واقعیتهای سینما آگاه شود. این جا جایی است که باید قلم بی واهمه به میان آید و وظیفه سخت مطبوعات همین جا معنا پیدا میکند.
محمد کاسبی
وی با اشاره به بروز حاشیه و درگیریهای به وجود آمده اخیر بین مطبوعات و هنرمندان تصریح کرد: متاسفانه این روزها رابطه خوبی بین برخی هنرمندان و رسانهها وجود ندارد. شنیدهام برخی دوستان خبرنگار میگویند که اگر ما نبودیم شما نبودید و جایگاه امروز شما به دست ما ساخته شده است. من هم از خبرنگاران این سوال را دارم که شما کجا هستید که وضعیت سینما به اینجا رسیده است؟ یعنی اصلاً شما کجا بودید که وضعیت فرهنگ ایران اینجا رسیده است؟
کاسبی با اشاره سختگیری خود برای انتخاب نقش، مطبوعات را نیز ملزم به رعایت این سختگیری دانست و خاطرنشان کرد: هنر من بازیگری است و سعی میکنم به هرکسی نفروشماش پس در هر فیلمی هم بازی نمیکنم. برخی مواقع دوستان میگویند برو و در فلان فیلم بازی کن که اگر تو نروی بقیه بازی میکنند ولی بدون شک من هیچ وقت شرافت خود را زیر پا نمیگذارم. من تمام این سالها در آرامش زندگی کردهام و همیشه سعی داشتهام تا زندگیام را آلوده نکنم و با انتخاب غلط از مسیر خارج نشوم. از صمیم قلب آرزو میکنم و امیدوارم خبرنگاران هم قدر قلم خود را بدانند، آلوده نشوند و آن را به هر قیمتی خرج نکنند.
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۰۴۷۹۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه شهرت و پایانش رنگ کهنهگی نمیگیرد/ ترس و تردیدهای یک ستاره
به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبهرو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانه ای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگیهای نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلمهای مختلف و طرح روایتهای متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش میرفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربههای خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت میکرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایشهای «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیدهاند، او را به خاطر میآورند. بازیگر همنسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را میداد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلیشان بود اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.
افشاری، به خاطر ویژگیهای ظاهریاش اغلب در نقشهای کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه میرفت، صدای خوب، قدرتش در بداههگویی و انعطاف بدنیاش کمک میکرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدیاش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد میتواند سیمای جوان بذلهگو و طناز را تغییر دهد.
موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه سادهاش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط میشد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی میکرد، از تماشاگر خنده میگرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر میکرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و سادهدل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.
طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسهکننده عمر بازیگری افشاری را تضمین میکند. نکتهای که به نظر میرسد، یکی از دغدغههای شکلگیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار میدهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان میدهد که فردای حرفهاش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمیبیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی میکند که دوره طلایی حرفهاش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاریهای فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملالآور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازیاش تینو صالحی قرار داده است.
تعامل و بده بستانهای آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشتهای قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی ...» متلکهای سیاسی و تکهپراکنیهای اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی ...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، میتواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی ...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکههای اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسایلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی میکند.
برای افشاری به شهادتِ «چه کسی ...»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان میگیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس میکند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوعالکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با ماموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواستهای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترسها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.
«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستارههاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» میتواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی ...» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنهگی نمیگیرد.
کد خبر 6097465 آروین موذن زاده